معنی فارسی shut off
B1خاموش کردن یا متوقف کردن عملکرد یک وسیله یا منبع.
To stop the operation or flow of something, such as power or water.
- verb
verb
معنی(verb):
To stop or turn off by closing something (such as a valve).
example
معنی(example):
قبل از رفتن مطمئن شوید که چراغها را خاموش کردهاید.
مثال:
Make sure to shut off the lights before you leave.
معنی(example):
او برای تعمیر نشتی، منبع آب را قطع کرد.
مثال:
He shut off the water supply to fix the leak.
معنی فارسی کلمه shut off
:
خاموش کردن یا متوقف کردن عملکرد یک وسیله یا منبع.
