معنی فارسی shutten

B1

عمل بستن یا محکم کردن، معمولاً در زمینه‌هایی مثل ایمنی.

The act of closing or securing, usually in contexts like safety.

example
معنی(example):

ما تصمیم گرفتیم که برنامه‌های پروژه جدید را ببندیم.

مثال:

We decided to shutten the plans for the new project.

معنی(example):

هر گونه اقلام ناامن را قبل از ترک محل ببندید.

مثال:

Shutten any unsecured items before leaving the site.

معنی فارسی کلمه shutten

: معنی shutten به فارسی

عمل بستن یا محکم کردن، معمولاً در زمینه‌هایی مثل ایمنی.