معنی فارسی sibbing

B1

سبرینگ، به معنای محبت ورزیدن یا رفتار دوستانه میان خواهران و برادران.

An affectionate way of interacting among siblings, often playful.

example
معنی(example):

سبرینگ یک روش معمول برای نشان دادن محبت بین خواهر و برادرها است.

مثال:

Sibbing is a common way to show affection among siblings.

معنی(example):

آنها در تمام روز به طور بازیگوشانه سبرینگ می‌کردند.

مثال:

They were sibbing playfully throughout the day.

معنی فارسی کلمه sibbing

: معنی sibbing به فارسی

سبرینگ، به معنای محبت ورزیدن یا رفتار دوستانه میان خواهران و برادران.