معنی فارسی siberia
B2سیبری، منطقه وسیعی در شمالشرقی آسیا که به خاطر آب و هوای سرد و زمستانهای طولانیاش مشهور است.
A region in northeastern Asia known for its extremely cold temperatures and vast wilderness.
- NOUN
example
معنی(example):
سیبری به خاطر زمستانهای سردش شناخته شده است.
مثال:
Siberia is known for its cold winters.
معنی(example):
بسیاری از حیوانات در چشماندازهای وسیع سیبری زندگی میکنند.
مثال:
Many animals live in the vast landscapes of Siberia.
معنی فارسی کلمه siberia
:
سیبری، منطقه وسیعی در شمالشرقی آسیا که به خاطر آب و هوای سرد و زمستانهای طولانیاش مشهور است.