معنی فارسی sicambrian

B1

سیکامبری، مربوط به قبایلی که در تاریخ باستانی ژرمن‌ها زندگی می‌کردند.

Relating to the Sicambri people or their customs and traditions.

example
معنی(example):

قبایل سیکامبری نقش اصلی در تاریخ باستانی ژرمن‌ها ایفا کردند.

مثال:

The Sicambrian tribes played a key role in ancient Germanic history.

معنی(example):

سخن‌عای سیکامبری غالباً در انسان‌شناسی مطالعه می‌شود.

مثال:

Sicambrian customs are often studied in anthropology.

معنی فارسی کلمه sicambrian

: معنی sicambrian به فارسی

سیکامبری، مربوط به قبایلی که در تاریخ باستانی ژرمن‌ها زندگی می‌کردند.