معنی فارسی siccity
B1خشکی، وضعیت یا حالت کلی کمبود آب یا رطوبت.
A state of being dry or lacking moisture.
- NOUN
example
معنی(example):
خشکی این منطقه کشت محصولات را دشوار کرد.
مثال:
The siccity of the region made it difficult to grow crops.
معنی(example):
در تابستان، خشکی به طرز قابل توجهی افزایش مییابد.
مثال:
During the summer, the siccity increases significantly.
معنی فارسی کلمه siccity
:
خشکی، وضعیت یا حالت کلی کمبود آب یا رطوبت.