معنی فارسی sick and tired of
B1احساس خستگی و ناامیدی از یک وضعیت یا فرد، به ویژه پس از تکرار.
To feel annoyed or fed up with something that happens too often.
- IDIOM
example
معنی(example):
من از منتظر ماندن برای تو خسته و کلافهام.
مثال:
I'm sick and tired of waiting for you.
معنی(example):
او از همه بهانهها خسته و کلافه است.
مثال:
She is sick and tired of all the excuses.
معنی فارسی کلمه sick and tired of
:
احساس خستگی و ناامیدی از یک وضعیت یا فرد، به ویژه پس از تکرار.