معنی فارسی side table

A2

میز کوچک و معمولاً کوتاه که در کنار مبلمان قرار می‌گیرد و برای نگهداری اشیاء کوچک به کار می‌رود.

A small table often placed next to larger furniture, used for holding items such as drinks or lamps.

example
معنی(example):

او لامپ را روی میز کناری کنار مبل گذاشت.

مثال:

She placed the lamp on the side table next to the sofa.

معنی(example):

میز کناری برای نگه داشتن نوشیدنی‌ها در حین تماشای تلویزیون عالی است.

مثال:

The side table is perfect for holding drinks while watching TV.

معنی فارسی کلمه side table

: معنی side table به فارسی

میز کوچک و معمولاً کوتاه که در کنار مبلمان قرار می‌گیرد و برای نگهداری اشیاء کوچک به کار می‌رود.