معنی فارسی sideburned
B1سایدبند یعنی داشتن موهای صورت که در دو طرف صورت رشد میکند.
Having hair grown on the sides of the face, usually a style of facial hair.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او به خاطر سایدبند بودن در جوانی شناخته شده است.
مثال:
He is known for being sideburned in his youth.
معنی(example):
من تصمیم گرفتم تا برای تغییری در ظاهرم سایدبند شوم.
مثال:
I decided to get sideburned for a change in my appearance.
معنی فارسی کلمه sideburned
:
سایدبند یعنی داشتن موهای صورت که در دو طرف صورت رشد میکند.