معنی فارسی sidecheck

B1

بررسی جانبی، ارزیابی شرایط و وضعیت یک جانبه یا سمت در یک وضعیت خاص.

An assessment or verification of the side aspect of a situation or object for safety or efficiency.

example
معنی(example):

قبل از رانندگی، باید یک بررسی جانبی انجام دهید تا از ایمنی اطمینان حاصل کنید.

مثال:

Before driving, you should do a sidecheck to ensure safety.

معنی(example):

او قبل از شروع کار بررسی جانبی روی تجهیزات انجام داد.

مثال:

He performed a sidecheck on the equipment before starting work.

معنی فارسی کلمه sidecheck

: معنی sidecheck به فارسی

بررسی جانبی، ارزیابی شرایط و وضعیت یک جانبه یا سمت در یک وضعیت خاص.