معنی فارسی siffleuse
B1سوتزن، به ویژه زنی که سوت میزند، به عنوان یک هنر یا مهارت.
A female whistler, especially one who whistles as an art or skill.
- NOUN
example
معنی(example):
سوتزن یک ملودی زیبا را با سوت زدن اجرا کرد.
مثال:
The siffleuse performed a beautiful melody with her whistling.
معنی(example):
به عنوان یک سوتزن، او در بسیاری از مسابقات شرکت کرد.
مثال:
As a siffleuse, she participated in many competitions.
معنی فارسی کلمه siffleuse
:
سوتزن، به ویژه زنی که سوت میزند، به عنوان یک هنر یا مهارت.