معنی فارسی sight line
B2خطی فرضی که نشاندهنده دید مستقیم به یک شی یا نقطه خاص است.
A straight line along which an observer has a view of an object.
- NOUN
example
معنی(example):
معمار اطمینان داد که یک خط دید واضح از ورودی به باغ وجود دارد.
مثال:
The architect ensured there was a clear sight line from the entrance to the garden.
معنی(example):
در عکاسی، حفظ خط دید برای ترکیب مؤثر بسیار مهم است.
مثال:
In photography, maintaining a sight line is crucial for effective composition.
معنی فارسی کلمه sight line
:
خطی فرضی که نشاندهنده دید مستقیم به یک شی یا نقطه خاص است.