معنی فارسی sign off on

B1

تأیید یا مجوز دادن به چیزی به وسیلهٔ امضا کردن.

To give formal approval or permission for something, especially by signing.

example
معنی(example):

او باید بر روی بودجه امضا کند.

مثال:

She needs to sign off on the budget.

معنی(example):

هیات‌مدیره بر روی سیاست جدید امضا خواهد کرد.

مثال:

The board will sign off on the new policy.

معنی فارسی کلمه sign off on

: معنی sign off on به فارسی

تأیید یا مجوز دادن به چیزی به وسیلهٔ امضا کردن.