معنی فارسی signality
B2سیگنالیته به معنای اهمیت یا بار معنایی یک رویداد یا عمل اشاره دارد.
The quality of being significant or conveying meaning.
- NOUN
example
معنی(example):
اهمیت این رویداد توسط همه شرکتکنندگان درک شد.
مثال:
The signality of the event was understood by all attendees.
معنی(example):
اقدامات او معنای خاصی داشت که نمیتوانست نادیده گرفته شود.
مثال:
Her actions carried a signality that was impossible to ignore.
معنی فارسی کلمه signality
:
سیگنالیته به معنای اهمیت یا بار معنایی یک رویداد یا عمل اشاره دارد.