معنی فارسی signally
B2به وضوح یا به طور قابل توجهی به چیزی اشاره دارد.
In a way that is significant or prominent; notably.
- ADVERB
example
معنی(example):
این پروژه به طور واضحی برای آینده شرکت مهم بود.
مثال:
The project was signally important for the future of the company.
معنی(example):
او به وضوح نتوانست انتظارات تعیین شده توسط همکارانش را برآورده کند.
مثال:
He signally failed to meet the expectations set by his peers.
معنی فارسی کلمه signally
:
به وضوح یا به طور قابل توجهی به چیزی اشاره دارد.