معنی فارسی significate
C1معنیدار، مرتبط و دارای اهمیت در شفافسازی موضوعات.
Having significance or meaning, particularly in context.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
وکیل از یک اصطلاح معنیدار در قرارداد استفاده کرد.
مثال:
The lawyer used a significate term in the contract.
معنی(example):
یک عبارت معنیدار میتواند معنای یک سند را تغییر دهد.
مثال:
A significate phrase can change the meaning of a document.
معنی فارسی کلمه significate
:
معنیدار، مرتبط و دارای اهمیت در شفافسازی موضوعات.