معنی فارسی signorina
B1لقبی برای یک زن جوان ایتالیایی، معمولاً نشان‌دهنده احترام.
A title for a young Italian woman, often suggesting respect.
- noun
noun
معنی(noun):
A courtesy title for an unmarried woman of Italian origin.
معنی(noun):
Maitake, hen of the woods (mushroom)
example
معنی(example):
خانم جوان در حال یادگیری پخت غذاهای سنتی است.
مثال:
The signorina is learning to cook traditional dishes.
معنی(example):
به عنوان یک خانم جوان، او معمولاً با احترام خطاب می‌شود.
مثال:
As a signorina, she is often addressed with courtesy.
معنی فارسی کلمه signorina
:
لقبی برای یک زن جوان ایتالیایی، معمولاً نشان‌دهنده احترام.
