معنی فارسی signposting
B2نشانه‌گذاری، استفاده از علامت‌ها یا جملات راهنما در مکالمه یا نوشتار به منظور تشریح ساختار و کمک به درک مطالب.
The act of using cues or markers in speech or writing to indicate structure or direction.
- verb
To install signposts on.
The route wasn't signposted, and we got lost on the way.
To direct (somebody) to services, resources, etc.
To indicate logical progress of a discourse using words or phrases such as now, right, to recap, to sum up, as I was saying, etc.
To signal, as if with a signpost
این ارائه شامل نشانه‌گذاری بود تا حضار را در طول نکات اصلی راهنمایی کند.
The presentation included signposting to guide the audience through the main points.
نشانه‌گذاری موثر در نوشتار به خوانندگان کمک می‌کند تا جهت متن را درک کنند.
Effective signposting in writing helps readers understand the direction of the text.
معنی فارسی کلمه signposting
:
نشانه‌گذاری، استفاده از علامت‌ها یا جملات راهنما در مکالمه یا نوشتار به منظور تشریح ساختار و کمک به درک مطالب.
