معنی فارسی silent cop
B1پلیسی که به طور خاموش و بدون جلب توجه به نظارت بر فعالیتها میپردازد.
A police officer who operates quietly and subtly to monitor a situation.
- noun
noun
معنی(noun):
A small traffic bollard in the middle of an intersection.
example
معنی(example):
پلیس ساکت جمعیت را بدون جلب توجه مشاهده کرد.
مثال:
The silent cop observed the crowd without drawing attention.
معنی(example):
او به عنوان یک پلیس ساکت کار میکرد و با محیط اطراف ترکیب میشد.
مثال:
He worked as a silent cop, blending in with the surroundings.
معنی فارسی کلمه silent cop
:
پلیسی که به طور خاموش و بدون جلب توجه به نظارت بر فعالیتها میپردازد.