معنی فارسی silex
B1 /ˈsaɪlɛks/سیلکس، سنگی آتشزای طبیعی است که در دوران ماقبل تاریخ برای ساخت ابزارها استفاده میشده است.
A type of siliceous stone used for making tools, especially in prehistoric times.
- noun
noun
معنی(noun):
Flint.
معنی(noun):
A finely ground relatively pure form of silicas used as a paint filler etc.
example
معنی(example):
سیلکس نوعی سنگ است که در ساخت ابزار استفاده میشود.
مثال:
Silex is a type of stone used in making tools.
معنی(example):
باستانشناسان ابزارهای سیلکسی را در محله باستانی پیدا کردند.
مثال:
Archaeologists found silex tools in the ancient settlement.
معنی فارسی کلمه silex
:
سیلکس، سنگی آتشزای طبیعی است که در دوران ماقبل تاریخ برای ساخت ابزارها استفاده میشده است.