معنی فارسی silicium

B1

عنصری شیمیایی که به عنوان سیلیکون شناخته می‌شود و در صنعت‌های مختلف کاربرد دارد.

An element commonly referred to as silicon, widely used in various industries.

example
معنی(example):

سیلیکیم نام دیگری برای سیلیکن است، عنصر کلیدی در الکترونیک.

مثال:

Silicium is another name for silicon, a key element in electronics.

معنی(example):

بسیاری از مواد از سیلیکیم ساخته شده‌اند به‌دلیل خواص فراوان آن.

مثال:

Many materials are made from silicium due to its abundant properties.

معنی فارسی کلمه silicium

: معنی silicium به فارسی

عنصری شیمیایی که به عنوان سیلیکون شناخته می‌شود و در صنعت‌های مختلف کاربرد دارد.