معنی فارسی siliciuretted

B1

محصولی که حاوی سیلیکورت تشکیل شده است و ویژگی‌های خاصی دارد.

A product that contains siliciuret and possesses specific characteristics.

example
معنی(example):

محصول سیلیکورت شده تمام استانداردهای کیفیت را رعایت کرده بود.

مثال:

The siliciuretted product met all quality standards.

معنی(example):

آنها یک فرم سیلیکورت شده از ماده را برای عملکرد بهتر توسعه دادند.

مثال:

They developed a siliciuretted form of the material for better performance.

معنی فارسی کلمه siliciuretted

: معنی siliciuretted به فارسی

محصولی که حاوی سیلیکورت تشکیل شده است و ویژگی‌های خاصی دارد.