معنی فارسی silicles

B2

جمع سیلیک، غلاف‌های دانه‌ای کوچک که در گیاهان برای پراکندگی دانه‌ها به کار می‌روند.

Plural of silicle, small seed pods in plants used for seed dispersal.

example
معنی(example):

سیلیک‌ها در گونه‌های مختلف گیاهی یافت می‌شوند.

مثال:

Silicles are found in various plant species.

معنی(example):

مطالعه سیلیک‌ها به درک تولید مثل گیاهان کمک می‌کند.

مثال:

The study of silicles helps understand plant reproduction.

معنی فارسی کلمه silicles

: معنی silicles به فارسی

جمع سیلیک، غلاف‌های دانه‌ای کوچک که در گیاهان برای پراکندگی دانه‌ها به کار می‌روند.