معنی فارسی silk gland

B1

غده‌ای در بدن برخی از موجودات زنده که ابریشم تولید می‌کند.

A gland in certain animals (like spiders) that secretes silk for various purposes.

example
معنی(example):

غده ابریشمی عنکبوت ابریشم را برای بافتن توری تولید می‌کند.

مثال:

The silk gland of the spider produces silk for spinning webs.

معنی(example):

محققان غده ابریشمی را مطالعه کردند تا بفهمند چگونه عنکبوت‌ها ابریشم تولید می‌کنند.

مثال:

Researchers studied the silk gland to understand how spiders create silk.

معنی فارسی کلمه silk gland

: معنی silk gland به فارسی

غده‌ای در بدن برخی از موجودات زنده که ابریشم تولید می‌کند.