معنی فارسی sillon
B1سیلون، شیار یا فرورفتگی در زمین که معمولا برای هدفهای کشاورزی ایجاد میشود.
A groove or furrow, often used in a farming context.
- NOUN
example
معنی(example):
سیلون نوعی شیار یا فرورفتگی است.
مثال:
A sillon is a type of groove or furrow.
معنی(example):
کشاورز یک سیلون ایجاد کرد تا به آبیاری در زمین کمک کند.
مثال:
The farmer created a sillon to help with irrigation in the field.
معنی فارسی کلمه sillon
:
سیلون، شیار یا فرورفتگی در زمین که معمولا برای هدفهای کشاورزی ایجاد میشود.