معنی فارسی silver-toned
B2رنگ نقره‌ای، به رنگی اطلاق می‌شود که شبیه به نقره بوده و درخشندگی خاصی دارد.
Having a color or shade similar to silver, often used in fashion and design.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
لباس او رنگ نقره‌ای داشت و در نور می‌درخشید.
مثال:
Her dress was silver-toned, sparkling in the light.
معنی(example):
او یک ساعت نقره‌ای انتخاب کرد تا با لباسش هماهنگ شود.
مثال:
He chose a silver-toned watch to match his outfit.
معنی فارسی کلمه silver-toned
:
رنگ نقره‌ای، به رنگی اطلاق می‌شود که شبیه به نقره بوده و درخشندگی خاصی دارد.
