معنی فارسی silverberry

B1

گیاهی است که میوه‌هایی کوچک و شیرین تولید می‌کند و اغلب در تهیه مربا و ژله مورد استفاده قرار می‌گیرد.

A shrub that bears small, edible berries, often used to make preserves.

noun
معنی(noun):

A plant in the genus Elaeagnus, of about 50-70 species of deciduous or evergreen shrubs or small trees with alternate leaves, primarily native to temperate and subtropical regions of Asia.

معنی(noun):

The fruit of such a plant.

example
معنی(example):

درختچه سیلوربری میوه‌های کوچک و شیرینی تولید می‌کند.

مثال:

The silverberry shrub produces small, sweet berries.

معنی(example):

شما می‌توانید از سیلوربری‌ها ژله درست کنید.

مثال:

You can make jelly from silverberries.

معنی فارسی کلمه silverberry

: معنی silverberry به فارسی

گیاهی است که میوه‌هایی کوچک و شیرین تولید می‌کند و اغلب در تهیه مربا و ژله مورد استفاده قرار می‌گیرد.