معنی فارسی silverskin
B1پوسته نقرهای به لایهای نازک و براق که روی برخی میوهها و سبزیجات یا گوشتها وجود دارد اشاره دارد.
A thin, shiny layer found on some vegetables and meats.
- NOUN
example
معنی(example):
پوسته نقرهای پیاز معمولاً قبل از پختن دور ریخته میشود.
مثال:
The onion's silverskin is usually discarded before cooking.
معنی(example):
پوسته نقرهای همچنین میتواند به لایهای از گوشتهای خاص اشاره داشته باشد.
مثال:
Silverskin can also refer to a layer of certain meats.
معنی فارسی کلمه silverskin
:
پوسته نقرهای به لایهای نازک و براق که روی برخی میوهها و سبزیجات یا گوشتها وجود دارد اشاره دارد.