معنی فارسی silverware

B1

ظروف و قاشق و چنگال‌هایی که از نقره ساخته شده‌اند و معمولاً در مهمانی‌ها و مراسم‌های خاص استفاده می‌شوند.

Cutlery and dishes made of silver.

noun
معنی(noun):

Anything made from silver.

معنی(noun):

Anything with a silvery colour.

معنی(noun):

Knives, forks and spoons.

معنی(noun):

Trophies, success in a competition.

example
معنی(example):

ما میز را با ظروف نقره‌ای زیبا برای شام چیدیم.

مثال:

We set the table with elegant silverware for the dinner.

معنی(example):

مجموعه ظروف نقره‌ای او بسیار با ارزش است.

مثال:

Her collection of silverware is very valuable.

معنی فارسی کلمه silverware

: معنی silverware به فارسی

ظروف و قاشق و چنگال‌هایی که از نقره ساخته شده‌اند و معمولاً در مهمانی‌ها و مراسم‌های خاص استفاده می‌شوند.