معنی فارسی simarre

B1

به معنای متمرکز کردن یا تجمیع تلاش‌ها به منظور بهبود سطح کار.

To consolidate or focus efforts towards a specific goal.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت تلاش‌هایش را در پروژه سیمار کند.

مثال:

He decided to simarre his efforts in the project.

معنی(example):

یک رهبر خوب باید کار تیم را سیمار کند.

مثال:

A good leader should simarre the work of the team.

معنی فارسی کلمه simarre

: معنی simarre به فارسی

به معنای متمرکز کردن یا تجمیع تلاش‌ها به منظور بهبود سطح کار.