معنی فارسی simper

B1 /ˈsɪmpɚ/

لبخند زدن به طور غیرطبیعی یا خودپسندانه، عموماً به عنوان نشان دهنده ناامنی یا تظاهر.

To smile in a coy or ingratiating manner.

noun
معنی(noun):

A foolish, frivolous, self-conscious, or affected smile; a smirk.

verb
معنی(verb):

To smile in a foolish, frivolous, self-conscious, coy, or smug manner.

معنی(verb):

To glimmer; to twinkle.

example
معنی(example):

او هر بار که او او را تحسین می‌کرد، لبخند ملایمی می‌زد.

مثال:

She would simper whenever he complimented her.

معنی(example):

او سعی کرد لبخند بزند، اما به نظر می‌رسید که این کار تحمیلی بود.

مثال:

He tried to simper, but it looked forced.

معنی فارسی کلمه simper

: معنی simper به فارسی

لبخند زدن به طور غیرطبیعی یا خودپسندانه، عموماً به عنوان نشان دهنده ناامنی یا تظاهر.