معنی فارسی simple fractures

B1

شکستگی‌های ساده به شکستگی‌های بدون جابجایی استخوان اشاره دارد که درمان آسان‌تری دارند.

Fractures that are not displaced and often require minimal intervention for healing.

noun
معنی(noun):

A fracture where the bone only is divided.

example
معنی(example):

پزشک گفت که او دچار شکستگی‌های ساده در مچ دستش شده است.

مثال:

The doctor said she had simple fractures in her wrist.

معنی(example):

شکستگی‌های ساده معمولاً سریع‌تر از شکستگی‌های پیچیده بهبود می‌یابند.

مثال:

Simple fractures usually heal faster than complex ones.

معنی فارسی کلمه simple fractures

: معنی simple fractures به فارسی

شکستگی‌های ساده به شکستگی‌های بدون جابجایی استخوان اشاره دارد که درمان آسان‌تری دارند.