معنی فارسی simpleminded

B1

ساده‌لوح، به کسی اطلاق می‌شود که درک عمیق یا پیچیده‌ای از موضوعات ندارد و به راحتی تحت تأثیر دیگران قرار می‌گیرد.

Lacking in sophistication, perceived as naive or unable to grasp abstract concepts.

adjective
معنی(adjective):

Stupid.

معنی(adjective):

Unsophisticated; lacking subtlety.

example
معنی(example):

او اغلب به عنوان ساده‌لوح در نظر گرفته می‌شد زیرا نمی‌توانست ایده‌های پیچیده را درک کند.

مثال:

He was often considered simpleminded because he could not grasp complex ideas.

معنی(example):

برخی افراد، ساده‌لوحی را به عنوان کمبود هوش یا عمق درک می‌نگرند.

مثال:

Some people view simplemindedness as a lack of intelligence or depth of understanding.

معنی فارسی کلمه simpleminded

: معنی simpleminded به فارسی

ساده‌لوح، به کسی اطلاق می‌شود که درک عمیق یا پیچیده‌ای از موضوعات ندارد و به راحتی تحت تأثیر دیگران قرار می‌گیرد.