معنی فارسی simplism
B2سادهانگاری، دیدگاهی که مسائل پیچیده را بهطرز نامناسبی ساده میکند.
An oversimplified view or interpretation of a complex situation.
- noun
noun
معنی(noun):
The trait of oversimplifying things by ignoring complexity and complications.
example
معنی(example):
استدلال او به خاطر سادهانگاریاش در مورد مسائل پیچیده سیاسی مورد انتقاد قرار گرفت.
مثال:
His argument was criticized for its simplism regarding complex political issues.
معنی(example):
سادهانگاری میتواند منجر به سوءتفاهم شود زیرا جزئیات مهم را نادیده میگیرد.
مثال:
Simplism can lead to misunderstanding because it ignores important details.
معنی فارسی کلمه simplism
:
سادهانگاری، دیدگاهی که مسائل پیچیده را بهطرز نامناسبی ساده میکند.