معنی فارسی simulacre

B2

شبیه‌سازی، چیزی که به طور ظاهری یک چیز واقعی را تقلید می‌کند، اما اصل نیست.

An image or representation of someone or something.

example
معنی(example):

هنرمند یک شبیه‌سازی از مجسمه معروف درست کرد.

مثال:

The artist created a simulacre of the famous statue.

معنی(example):

در فیلم، شبیه‌سازی واقعیت بسیار جالب بود.

مثال:

In the movie, the simulacre of reality was quite engaging.

معنی فارسی کلمه simulacre

: معنی simulacre به فارسی

شبیه‌سازی، چیزی که به طور ظاهری یک چیز واقعی را تقلید می‌کند، اما اصل نیست.