معنی فارسی simulatively
B1بهصورت شبیهسازی شده، در شرایطی که واقعی به نظر میرسد و با استفاده از مدلها و سناریوهای مشابه استفاده میشود.
In a manner that simulates or replicates real-world conditions or scenarios.
- OTHER
example
معنی(example):
شبیهسازی بهطور شبیهسازی شده اجرا میشود و شرایط دنیای واقعی را تقلید میکند.
مثال:
The simulation runs simulatively, mimicking real-world conditions.
معنی(example):
دانشآموزان بهطور شبیهسازی شده یاد میگیرند و با سناریوهایی که شیوههای حرفهای را بازتولید میکنند، درگیر میشوند.
مثال:
Students learn simulatively, engaging with scenarios that replicate professional practices.
معنی فارسی کلمه simulatively
:
بهصورت شبیهسازی شده، در شرایطی که واقعی به نظر میرسد و با استفاده از مدلها و سناریوهای مشابه استفاده میشود.