معنی فارسی sinaic

B2

وابسته به سینا، به ویژه در زمینه مذهبی و فرهنگی.

Related to Sinai, particularly concerning religious and cultural aspects.

example
معنی(example):

سنت‌های سینایی در طول این تعطیلات جشن گرفته می‌شود.

مثال:

The Sinaic traditions are celebrated during the holiday.

معنی(example):

متون سینایی بینشی دربارهٔ آداب مذهبی باستانی ارائه می‌دهند.

مثال:

Sinaic texts provide insight into ancient religious practices.

معنی فارسی کلمه sinaic

: معنی sinaic به فارسی

وابسته به سینا، به ویژه در زمینه مذهبی و فرهنگی.