معنی فارسی sinful
B2 /ˈsɪnfəl/گناهکار، کسی یا چیزی که به دلایل اخلاقی یا دینی ناپسند است و از اصول یا قوانین اخلاقی پیروی نمیکند.
Relating to or denoting an action that is considered morally wrong or against divine law.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Constituting a sin; being morally or religiously wrong; wicked; evil
معنی(adjective):
Decadent (luxuriously self-indulgent)
example
معنی(example):
دزدی به عنوان رفتار گناهکارانه در نظر گرفته میشود.
مثال:
Stealing is considered sinful behavior.
معنی(example):
بسیاری از مذاهب آموزش میدهند که اعمال گناهکارانه عواقبی دارد.
مثال:
Many religions teach that sinful actions have consequences.
معنی فارسی کلمه sinful
:
گناهکار، کسی یا چیزی که به دلایل اخلاقی یا دینی ناپسند است و از اصول یا قوانین اخلاقی پیروی نمیکند.