معنی فارسی singularised

B1

به حالت مفرد تبدیل‌ شده، به‌خصوص زمانی که قبلاً جمع بوده.

Converted to singular; made singular from plural.

verb
معنی(verb):

To make singular.

example
معنی(example):

متن برای روشن کردن نکات اصلی، به حالت مفرد تبدیل شد.

مثال:

The text was singularised to clarify the main points.

معنی(example):

پس از اینکه او داده‌ها را مفرد کرد، تحلیل آن‌ها بسیار آسان‌تر شد.

مثال:

After she singularised the data, it was much easier to analyze.

معنی فارسی کلمه singularised

: معنی singularised به فارسی

به حالت مفرد تبدیل‌ شده، به‌خصوص زمانی که قبلاً جمع بوده.