معنی فارسی sinisterness
B2سکونت در حالتی تاریک و شوم، وقتی که چیزهای خطرناک یا دقیقهای وجود دارند.
The quality of being wicked, evil, or threatening; suggests harmful intentions.
- NOUN
example
معنی(example):
در لحن او یک نوع شوم بودن وجود داشت.
مثال:
There was a certain sinisterness in his tone.
معنی(example):
فیلم به خوبی شوم بودن خانه تسخیر شده را به تصویر میکشید.
مثال:
The movie captured the sinisterness of the haunted house very well.
معنی فارسی کلمه sinisterness
:
سکونت در حالتی تاریک و شوم، وقتی که چیزهای خطرناک یا دقیقهای وجود دارند.