معنی فارسی sinkhead
B2سر یا قسمت بالایی یک سیستم لولهکشی که بخشی از جریان آب است.
The top part of a plumbing system that facilitates water flow.
- NOUN
example
معنی(example):
مهندس یک سر sinkhead جدید برای جریان آب بهینه طراحی کرد.
مثال:
The engineer designed a new sinkhead for efficient water flow.
معنی(example):
سر sinkhead قدیمی زنگ زد و نیاز به تعویض داشت.
مثال:
The old sinkhead was corroded and needed replacement.
معنی فارسی کلمه sinkhead
:
سر یا قسمت بالایی یک سیستم لولهکشی که بخشی از جریان آب است.