معنی فارسی sinklike
B1شبیه سینک بودن، به حالتی اطلاق میشود که به سینک شباهت دارد.
Describing something that resembles a sink.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سازه ظاهری شبیه به سینک داشت.
مثال:
The structure had a sinklike appearance.
معنی(example):
او شکلی شبیه به سینک روی کاغذ کشید.
مثال:
He drew a sinklike shape on the paper.
معنی فارسی کلمه sinklike
:
شبیه سینک بودن، به حالتی اطلاق میشود که به سینک شباهت دارد.