معنی فارسی sinusal
B2سینوسی، مربوط به سینوسها که حفرههایی در اطراف بینی میباشند.
Pertaining to the sinuses, which are cavities in the facial bones.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
حفره سینوسی برای تنفس اهمیت دارد.
مثال:
The sinusal cavity is important for breathing.
معنی(example):
آگاهی از فشار سینوسی در تشخیص مشکلات سینوسها کمک میکند.
مثال:
Awareness of sinusal pressure helps in diagnosing sinuses problems.
معنی فارسی کلمه sinusal
:
سینوسی، مربوط به سینوسها که حفرههایی در اطراف بینی میباشند.