معنی فارسی sinusal

B2

سینوسی، مربوط به سینوس‌ها که حفره‌هایی در اطراف بینی می‌باشند.

Pertaining to the sinuses, which are cavities in the facial bones.

example
معنی(example):

حفره سینوسی برای تنفس اهمیت دارد.

مثال:

The sinusal cavity is important for breathing.

معنی(example):

آگاهی از فشار سینوسی در تشخیص مشکلات سینوس‌ها کمک می‌کند.

مثال:

Awareness of sinusal pressure helps in diagnosing sinuses problems.

معنی فارسی کلمه sinusal

: معنی sinusal به فارسی

سینوسی، مربوط به سینوس‌ها که حفره‌هایی در اطراف بینی می‌باشند.