معنی فارسی siphonia

B1

نوعی سرخس یا گیاه که در زیستگاه‌های خاص یافت می‌شود.

Referring to a type of fern or plant species found in particular habitats.

example
معنی(example):

نوع سیفونیا از سرخس‌ها معمولاً در جنگل‌های بارانی یافت می‌شود.

مثال:

The siphonia type of fern is commonly found in rainforests.

معنی(example):

آن‌ها یک گونه جدید از سیفونیا را در خلال سفر خود شناسایی کردند.

مثال:

They identified a new siphonia species during their expedition.

معنی فارسی کلمه siphonia

: معنی siphonia به فارسی

نوعی سرخس یا گیاه که در زیستگاه‌های خاص یافت می‌شود.