معنی فارسی siping
A2نوشیدن برای لذت بردن، به آرامی و با دقت.
The action of drinking something, especially a beverage, slowly.
- VERB
example
معنی(example):
او از آرام آرام نوشیدن قهوهاش لذت میبرد.
مثال:
He enjoyed sipping his coffee slowly.
معنی(example):
نوشیدن چای بخشی از فرهنگ آنهاست.
مثال:
Sipping tea is a part of their culture.
معنی فارسی کلمه siping
:
نوشیدن برای لذت بردن، به آرامی و با دقت.