معنی فارسی sireless
B1بدون سیر، اشاره به حالتی است که کنترل یا مانعی برای عملکرد وجود ندارد.
Indicates a state of operation without control or constraints.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ماشین بدون سیر، با کارایی بالایی کار میکرد.
مثال:
The machine ran sireless, achieving great efficiency.
معنی(example):
یک سیستم بدون سیر میتواند هزینههای نگهداری را کاهش دهد.
مثال:
A sireless system can reduce maintenance costs.
معنی فارسی کلمه sireless
:
بدون سیر، اشاره به حالتی است که کنترل یا مانعی برای عملکرد وجود ندارد.