معنی فارسی sireny
B2سیری به هنگام ورود به تاریکی جنگل، حالتی نرم و حسی را منتقل میکند.
Conveys a soft and mystical essence present in the woods at dusk.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سیری در غروب در جنگل نجوا میکند.
مثال:
The sireny whispers through the forest at dusk.
معنی(example):
بسیاری از اسرار توسط سیری جنگل نگهداری میشود.
مثال:
Many secrets are held by the sireny of the woods.
معنی فارسی کلمه sireny
:
سیری به هنگام ورود به تاریکی جنگل، حالتی نرم و حسی را منتقل میکند.