معنی فارسی sise

B1

اندازه‌گیری چیزی برای تعیین ابعادش، به ویژه در مورد لباس و وسایل.

To determine the dimensions or proportions of something, especially clothing.

example
معنی(example):

شما باید اندازه لباس را قبل از خرید تعیین کنید.

مثال:

You need to size the garment before purchasing.

معنی(example):

حتماً باید اتاق را برای قرار دادن مبلمان به دقت اندازه بگیرید.

مثال:

Make sure to size the room accurately for furniture placement.

معنی فارسی کلمه sise

: معنی sise به فارسی

اندازه‌گیری چیزی برای تعیین ابعادش، به ویژه در مورد لباس و وسایل.