معنی فارسی sistine
C2مرتبط با کلیسای سیستین، که به خاطر نقاشیهای میکل آنژ معروف است.
Relating to the Sistine Chapel, especially known for its Renaissance art by Michelangelo.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کلیسای سیستین به خاطر سقف زیبا و نقاشیهایش مشهور است.
مثال:
The Sistine Chapel is famous for its beautiful ceiling.
معنی(example):
بازدیدکنندگان از سرتاسر جهان برای دیدن کلیسای سیستین میآیند.
مثال:
Visitors come from all over the world to see the Sistine Chapel.
معنی فارسی کلمه sistine
:
مرتبط با کلیسای سیستین، که به خاطر نقاشیهای میکل آنژ معروف است.