معنی فارسی sited
B1جایی که یک سازه یا شیء به طور خاص قرار دارد یا بنا شده است.
Located or placed in a specific position.
- verb
verb
معنی(verb):
To situate or place a building.
example
معنی(example):
کتابخانه جدید در نزدیکی رودخانه قرار دارد.
مثال:
The new library is sited near the river.
معنی(example):
این ساختمان به خوبی برای تابش نور خورشید قرار داده شده است.
مثال:
The building is well-sited for sunlight exposure.
معنی فارسی کلمه sited
:
جایی که یک سازه یا شیء به طور خاص قرار دارد یا بنا شده است.